خبرگزاری مهر، گروه استانها - قاسم منصور آل کثیر: ۶ میلیارد مترمربع از زمینهای خوزستان کانون گردوغبار هستند. شاید کمتر کسی از مردم خوزستان بداند کانونهای اصلی بحران به نزدیکی دروازه شهر و روستایشان رسیده است. شاید هم بسیاری از روستاییها نمیدانند در نقطه کانونی بحران زندگی میکنند.
اکنون نزدیکترین کانون بحران و فوق بحران به کمتر از۲۰ کیلومتری اهواز رسید. خشک شدن هور شریفیه دقیقاً در جنوب و جنوب شرق اهواز علت طوفانهای بهمن ۹۳ و ۹۵ بود. کانون بحران در رفیع و بستان هم به دروازه شهر رسید.
کانونهای بحران فقط به ریزگرد ختم نمیشوند و نفوذ آب شور دریا به کارون باعث مرگ میلیونی نخیلات شده استالبته کانونهای بحران فقط به ریزگرد ختم نمیشوند و نفوذ آب شور دریا به کارون باعث مرگ نخیلات شده است. اما جدیدترین کانون که شکل شورهزار دارد در تالاب شادگان شکل گرفته است. کانونی که با کمترین باد، طوفانی از نمک ایجاد میکند.
تالاب شادگان در جنوب استان خوزستان و در جنوب شهر شادگان جای دارد. این تالاب در کل ۴۰۰ هزار هکتار وسعت دارد که ۲۹۶ هزار هکتار آن جزو مناطق حفاظتشده محسوب میشود.
تالاب بینالمللی شادگان یکی از تالابهای بزرگ ایران است. در همایش تالابهای جهان که در رامسر برگزار شد تصمیم گرفته شد که سه تالاب شادگان، خورموسی و خورالامیه با عنوان تالاب شادگان شناخته شوند.
تالاب بینالمللی شادگان بهعنوان یک تالاب مهم بینالمللی شناختهشده، بهرغم تنوع زیستی غنی و جاذبههای گردشگری فراوان، متأسفانه هنوز در کشور و حتی استان خوزستان ناشناخته مانده است. این تالاب باوجود نعمت و ظرفیتهای بیشمارش هیچگاه توسعه و احیای قابلتوجه را به خود ندیده است و تاکنون تمام برنامههای ایجادشده برای آن در حد آرزو و رؤیا مانده است.
وسعت تالاب شادگان بیش از ۴۰۰ هزار هکتار بوده است اما متأسفانه به دلیل عدم توجه به شرایط زیستمحیطی در انجام پروژههای توسعه صنعتی و راهسازی، خشکسالی، کم شدن آب ورودی به آن به دلیل سدسازی، کم شدن آب ورودی به کارون و انتقال آب این رودخانه به مناطق دیگر این تالاب با مشکلات عدیده مواجه شده است.
آبراهی که در جنوب اهواز و در فصل زمستان، با افزایش آب رودخانه، آب شیرین تالاب را تأمین و در اصل تعویض میکرده، خشکشده و تالاب شادگان از آبراه حیاتی نیز محروم شده است، البته دلایل دیگری هم باعث کم شدن بیشازحد وسعت این تالاب شد.
حتی یک نفر از ۱۵ هزار صیاد باقی نماند
نماینده مردم شادگان در مجلس شورای اسلامی دراینباره در گفتوگو با خبرنگار مهر گفت: از سال ۸۳ که اولین بار نماینده مردم شادگان در مجلس شدم هشدار میدادم که تالاب در خطر است و مرتب تذکر و پیگیری میکردم و متأسفانه توجهی به خشک شدن تالاب نمیشد.
حجتالاسلام مجید ناصری نژاد افزود: بارها تأکید کردم که این تالاب بر اثر بیتفاوتی مسئولان از فرصت و نعمت به محل اصلی بحران تبدیل میشود. تالابی که محل رزق و روزی بود اکنون کانون بحران شد. در گذشته ۱۵ هزار نفر از تالاب بهواسطه صیادی معیشت میگذراندند و الان حتی یک نفر صیاد نمانده است.
در گذشته ۱۵ هزار نفر از تالاب بهواسطه صیادی معیشت میگذراندند و الان حتی یک نفر صیاد نمانده استناصری نژاد تأکید کرد: سرازیر شدن پسآبهای نیشکر به تالاب که به گمان برخی میتواند مفید باشد اما یکی از علل مهم تخریب و شوری بیشازاندازه تالاب شده است و منابع تغذیه تالاب شادگان از بین رفتهاند. کارون بر اثر ساخت سدها و پائین آمدن سطح آب، دیگر نمیتواند تالاب را تغذیه کند. جراحی نیز که سالها خشکشده از دیگر منابع تأمین آب تالاب بود.
نماینده مردم شادگان در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه تالاب محل تجمع پسآبهای صنعتی و فاضلاب شده است، توضیح داد: بالا بودن درجه شوری آب در سالهای اخیر، اثر خود را گذاشت و پس از مدتی وقتی تالاب رو به خشکی رفت شورهزار خودش را نشان داد.
ناصری نژاد با اشاره به اینکه اکنون بخشی از این تالابها به شورهزار تبدیلشده است و نمک جمع شده در آن بهوضوح قابلرؤیت و حتی برداشت است، گفت: هماکنون با کمترین باد، طوفان نمک منطقه را به خطر میاندازد و بهرغم توجه رسانهها اما واکنش مسئولان خنثی بوده و گویا هیچ اتفاقی نیفتاده و حتی ابراز ناراحتی نمیکنند.
وی توضیح داد: پیگیر گرفتن حقآبه تالاب هستم و این مسئله با پیگیری جدی اما بهکندی پیش میرود. اگر حق آبه گرفته شود میشود تا حدودی جلوی بحران ایجادشده را گرفت.
خشکی هور، خشکی شیرگاومیش
ریزگرد و نمکزار تنها تبعات خشک شدن تالاب نیستند. کوچکترین دستکاری در محیطزیست تالاب باعث شد تبعاتی پیچیده به بار آورد. محدود شدن مهاجرت پرندگان، کاهش شدید تولید شیر گاومیش، از بین رفتن خوراکیهای بومی همچون خِریط و... از نتایج دستکاری طبیعت است. طبیعتی که متعلق به جهان و تحت پوشش برنامه سازمان ملل است و تاکنون سه مرتبه گری لوئیس نماینده مقیم سازمان ملل در ایران از آن بازدید کرده است.
ولید آلبوناصر از فعالان محیطزیست شادگان در گفتوگو با خبرنگار مهر گفت: خشکی نهرهای مالح، بحرة، مارد و سلمانه که آب تالاب را از کارون به تالاب میرساندند و نیز خشکی رودخانه جراحی که منبع اصلی آب تالاب را تشکیل میدهد از عوامل کم آبی و خشک شدن تالاب هستند.
حتی گاومیشها که تالاب منبع تشکیلدهنده مواد غذایی آنها بود دیگر قادر به خوردن گیاهان نی نیستندآلبوناصر با اشاره به تخلیه پسابهای نیشکر و پسابهای صنعتی فولاد خوزستان از طریق نهر مالح و پسابهای فاضلاب در مجاورت روستای عبودی گفت: این اتفاق موجب شد شوری آب تالاب افزایش و مواد شیمیایی موجود در پسابهای کشاورزی، صنعتی و شهری نیز بر پوشش گیاهی تأثیر منفی بگذارد. اکثر پوشش گیاهی در قسمت آب شیرین تالاب رشد میکرد ازجمله گیاه «بردی» و «چولان»، اما الآن این پوشش از بین رفت و تنها نی، که در مقابل شوری آب مقاوم است پوشش تالاب را تشکیل میدهد.
وی به دیگر تأثیرات منفی خشک شدن تالاب پرداخت و گفت: پرندگان مهاجر و گونههای ماهی بومی که از گیاهان تالاب تغذیه میکردند نیز بهشدت آسیب دیدند. حتی گاومیشها که تالاب منبع تشکیلدهنده مواد غذایی آنها بود دیگر قادر به خوردن گیاهان نی نیستند. این اتفاق حتی باعث شده مهاجرت پرندگان به این منطقه محدود شود.
گفته میشود، تالاب بهعنوان منطقه پایلوت برای پرورش گاومیش در کشور در سال ٩٣ انتخاب شد اما با خشکی و شور شدن آب تالاب منتفی شد. اکنون بخشی از تالاب حدود ٢٠ درصد آب دارد که آنهم آبشور است و تنها برای گردشگری مناسب است ولی با این هوای گرم تنها دو ماه میتوان از آن با هدف گردشگری استفاده کرد که جبران شغلهای از دست رفته دیگر را نمیکند.
آلبوناصر، فعال محیطزیست شادگان در این خصوص افزود: از بین رفتن گیاه بردی، موجب شد نوعی محصول خوراکی ارزشمند به نام «خریط» از بین برود. «بردی» همچنین علوفه دام بهویژه گاومیشها را تشکیل میداد اما اکنون به گفته رئیس جهاد کشاورزی شادگان وجود تنها گونه نی در تالاب موجب زخمی شدن پاهای گاومیشها شده و التهاب پا و مشکل راه رفتن را ایجاد کرده و حتی تولید شیر گاومیشها بهشدت کاهش یافت.
تکثیر و هجوم تیلاپیا
تامین حق آبه تالاب به دلیل خشکی رودخانهها غیرممکن شده است بهطوریکه تنها منبع تالاب را پسابها تشکیل میدهدنهاد متولی احیای تالاب سازمان محیطزیست است و نهاد آبرسان، سازمان آب و برق خوزستان ولی تامین حق آبه تالاب به دلیل خشکی رودخانهها غیرممکن شده است بهطوریکه تنها منبع تامین آب تالاب را پسابها تشکیل میدهد.
گفته میشود اقداماتی در راستای تأسیس تصفیهخانه فاضلاب شهری در حال انجام است اما فعلاً این پروژه به بهرهبرداری نرسیده است.
رئیس اداره حفاظت محیطزیست شادگان اخیراً اعلام کرد که الآن تالاب شادگان تنها از زهابهای نیشکر، فاضلاب شهری و پساب نهرهای مالح و بحره آبگیری میشود.
وی گفت که تالاب شادگان نهتنها فاقد شرایط مطلوب است بلکه در وضعیت بحرانی قرار گرفته است. رودخانه جراحی بهعنوان تنها منبع تأمینکننده آب سالم و شیرین تالاب شادگان، در مدت حدود دو تا سه سال اخیر خشک شد، بهطوریکه شاید از هر ۱۰ ماه تنها یک ماه در رودخانه جراحی آب وجود دارد، این در حالی است که در گذشته ۹۰ درصد آبگیری این تالاب بهوسیله این رودخانه انجام میشد.
به گفته کارشناسان، غلبه پوششهای گیاهی غیربومی و تکثیر گونههای آبی غیربومی در اکوسیستم این تالاب دور از ذهن به نظر نمیرسد. متأسفانه شرایط تالاب شادگان و تغییرات آن شرایط را به نحوی رقمزده که برای بیشازحد گونه مهاجم تیلاپیا مناسب شده است.
آمادهباش
نزدیکتر شدن کانونهای بحران به شهر و رسیدن به شهر و روستاها باعث ایجاد مشکل اساسی برای سازمانهای مختلف دولتی شده است.
این فاصله نزدیک باعث شده سازمانها همیشه در موقعیت انجامشده قرار بگیرند و وقت نکنند برای مسائلی همچون تعطیلی مدارس، ادارات و آمادگی مراکز بهداشتی درمانی تصمیمی بگیرند. بهعبارتیدیگر با بحرانی که در منطقه در حال شکلگیری است سازمانها همیشه باید در حالت آمادهباش باشند.
نظر شما